مرداد 94 - ღ♥ღنجوای نسیم حوالی دریاღ♥ღ
سفارش تبلیغ
صبا ویژن


http://up.peraxupload.ir/up/peraxupload/images/5EEVC_10584.png
صفحه اصلی| تماس با ما| عناوین مطالب| پروفایل| پیرکس گراف| شعرنو| سه‌گانیکو
http://up.peraxgraph.ir/view/1233381/۲۰۱۶۰۲۰۴۱۱۱۱۳۵.gif



معرفی مجموعه سروهای شیراز به قلم نسیم محمدجانی


 

 

نگاهی به مجموعه شعر « سروهای شیراز»

 

هر شعر خوب در و پنجر? تازه‌ای است رو به جهانی آرام و الهام بخش ؛ و شاعر خوب ، هنرمندی است که با هر شعرش در سین? دیوارها ، طرح رهایی می‌تراشد.

برای شعر ، تعاریف زیادی بر شمرده اند ؛ از جمله « شعر تجلی عاطفی تخیل فرهیخته در زبان آهنگین است . 1» ؛ و « شعر کارکرد زیبایی شناسیک زبان 2» و « هجوم سازمان یافته  و آگاه به زبان هر روز  3 » و صدها تعریف دیگر .

هنر به طور اعم و شعر به طور اخص، دروازه‌ای است برای عبور از روزمرگی‎ها و سطحی‌نگری‌ها و کوتاه‌بینی‌ها و نفس کشیدن در ژرفنای پیوند حقیقت و واقعیت.

مجموعه شعر «سروهای شیراز» 4  ، سرود? شاعر و پژوهشگر بسیار خوب مازندرانی ، آقای نادر ابراهیمیان ، شامل 54  شعر در قالب سپید و با مقدمه و ویراستاری دکتر لیلا کرد بچه ، توسط  انتشارات اکسیرقلم در تابستان  1394تقدیم ادب‌دوستان گردیده است . نام  کتاب بر گرفته از سطر سوم آخرین سرود? این مجموعه است که تا حدودی مفهوم انتظار (عج) را در خود نهفته دارد .

سروده‌های این مجموعه از سلامت و سلاست زبانی و ادبی خوبی برخوردارند و این نخستین چیزی است که خوانند? این مجموعه ، پس از تورق گذرا ، درمی‌یابد.

از ویژگی‎های برجست? این مجموعه:

 

اصالت و جوششی بودن

یکی از ویژگی‎های یک مجموع? شعری خوب این است که خواننده پس از خواندن سروده‌ها ، نسبتاً با حال و هوای شاعر و عصر و منطقه‌ای که در آن می‌زیسته ، آشنا می‌شود و این خود نشان جوششی بودن و اصالت شعرهای آن مجموعه است ؛ و مجموعه شعرهای « سروهای شیراز » از این دسته و به این ویژگی آراسته است:

من از شمال می‌آیم / و غریبم /زیر سنگینی نگاه سرزمینی / که با سبکباری روح من نسبتی ندارد / من شعرهایم را / زیر آسمان ابری نوشته‌ام /من وزن شعرهایم را / از رقص گل‌های سرخ باغ‌های شمالی گرفته ام / از تران? کودکی در شالیزار / که با پاهای چند سالگی‌ام می دوید ... (ص 51)

 

جلوه گری عناصر طبیعت

ابراهیمیان با به کارگیری نسبتاً زیاد  عناصر طبیعت مانند : باران ، آسمان ، آب ، دریا ، ماهی ، گنجشک ، کلاغ ،  گل ، و... در سروده‎هایش ،  نشان داده که با طبیعت چقدر انس دارد و چقدر هشیارانه در دل طبیعت بکر شمال ، نفس می‎کشد ؛ به عنوان مثال واژ? باران حدود پانزده بار ، در سروده‌های این مجموعه باریده‎است :

می روم چشم‎هایم را به آب می بخشم/ تا باران خودش را به زمین که می‌رساند / بداند اینجا کسی از تبارش هست / کنارش هست. ( ص 53)

 

توجه به موضوعات مختلف روز

ابراهیمیان در « سروهای شیراز » به بیشتر موضوعات روز جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند ، توجه داشته است ؛ عاشقانه ، انتظار فرج (عج) ، پایداری و شهادت ، انتقادی ، اجتماعی ، اخلاقی و...

عاشقانه:

رد پایت / کنار رد پایم  /چه رؤیای دور دستی / وقتی نه برف می‌آید / نه تو .(ص 64)

- انتقادی اجتماعی:

... من از شمال می‌آیم و اینجا غریبه‌ام / جایی که مردمانش بسته بسته دروغ می‌خرند / و با دروغ گفتگو می کنند / و شاعران با شعرشان / بر رود گل‌آلود کتاب‌ها ، شنا می‌کنند ...(ص 52)

 

- مفهوم انتظار (عج):

ابرها / اندوه نبودنت را بر سر شهر می‌بارند/ و مردم / هر چه این چیزها را کمتر بدانند / کمتر خیس می‌شوند.(ص13)

- انتقادی اجتماعی و انتظار (عج):

این زخم شب است /که سیاه می‌شود / و لکه‎ای عمیق بر صورت آسمان می‌اندازد / دست خدا اما / ماه را می‌آورد / می‌نشاند بر پیشانی آسمان.(11 ص)

- عاشقانه:

تو / زدی زیر حرف‌هایت / زدی زیر قول‌هایت / من / زدم زیر گریه / زدم به خیابانی که مرا / بی تو شناختند / و در کوچه‌ای قدیمی و بن بست / گمم کردند.(ص 28)

شهادت :

خاک / خاک تشن? همیشه نیست / از لحظه‎ای که خون تو ، سرخی را بر زمین ریخت / و خورشید / خورشید همیشه ، / از لحظه‌ای که تشنگی / با خون تو سیراب شد.(ص 42)

- حجاب با رویکرد ادبیات پایداری:

چند چفیه زیر باران اسیدی پوسید؟/ چند چفیه بر باد نامرادی رفت؟ / که از باد و باران نیابد گزند / چادر زنان سرزمینم.(ص33)

 لازم به ذکر است تعداد سروده‌های با محوریت عاشقانه و انتظار به نسبت موضوعات دیگر ، بیشتر است.

بهره‎گیری از صور خیال و آرایه‎های ادبی در کنار صنعت سهل و ممتنع

 

 «سروهای شیراز » ؛ در عین سادگی و طراوت ،  مزین شده به انواع آرایه‌های ادبی .

بهره‌گیری از نمادهای طبیعی و غیر طبیعی و انواع استعاره و تضاد و تناقض و تشبیه و جناس و... در سروده‌های این مجموعه دلنوازی می‌کند .

- استعاره:

...شوخی‌اش گرفته باد / و نمی‌داند / دلخوشی به شوخی‌های معصومانه از من گذشته‌است / سال‌هاست /از من گذشته‌است / که صدای در ، اخم‌هایم را باز کند.(ص 29)

در سپید بالا ، ترکیب « شوخی‌های معصومانه» بسیار زیبا در مورد « باد » به کار رفته‌است .

- تضاد و تناقض:

درست برخلاف روزگارم / که هر چه کردم ، سیاه شد / هر چه سیاه می‌نویسم / سپید می‌شود.(ص 34)

-تشبیه:

... تلخم/ و مثل قندی که در چای تو می‎افتد / اتفاقی غمگینم / که دهان کسی را شیرین نمی‌کنم ...(ص 40)

تناقض به همراه بازی‌زبانی:

در هوای تو پر می‎زنم ، آزادی!/ و هیچ کس / وقتی اسارت بال‌هایم را می‌بیند / نمی‌گوید: « آزادی».(ص 57)

- نماد به همراه آرای? تکرار:

آتشکده‎ها خاموش‌اند / جنگل ها شعله ور / هزاران تنه تناور و سترگ / هزاران هزار شاخ? جوان / هزاران هزاران هزار / برگ نورسیده فریاد می‌زنند / آناهیتا / ببار .(ص 50)

در سرود? بالا ، آناهیتا ، نماد پاکی و دوری از آلودگی است و اشاره به انتظاری مقدس دارد.

 

استفاده از رنگ‌واژه‌ها

 

در شعر شاعرانی که با طبیعت انس و الفت گرفته‌اند ؛رنگ‌واژه‌ها جلوه‌گری بیشتری دارند و « سروهای شیراز » نیز از این ویژگی مستثنا نیست ؛ استفاده از رنگ‌ها در تصویر سازی و انتقال مفهوم و ارتباط با مخاطب ، نقش ویژه‌ای دارد .

در سپید زیر نقش رنگ‌واژه‌ها و نماد شدنشان ، نسبت به سروده‌های دیگر قابل توجه است:

دلم می‌سوزد / برای درختانی که روزی سبز مخملی بودند / و آسمانی که روزی آبی / وابرهایی که روزی بارانی / و جوهایی که روزی نقره‌ای / دلم می‎سوزد / برای ماهی‎هایی که روزی قرمز شنا می‌کردند / و گنجشک‌هایی که روزی قهوه‌ای روشن می‎خواندند / و کبوترهایی که روزی سپید می‌پریدند / دلم می‎سوزد برای شهرم / که چشم‎هاش از این همه دود می‎سوزد / و کلاغ‌ها در ذهنش / سیاه سرفه می‌کنند / سیاه سرفه می‌کنند/ سیاه سرفه می‌کنند.(ص 56)

 

سخن پایانی

 

مجموعه سروهای شیراز با داشتن زیبایی‌های ادبی و زبانی‌اش ، لحظه‌هایی خوبی را برای خواننده‌اش رقم می‌زند ؛ در کنار این زیبایی‌ها از لحاظ رعایت نشانه‌های نگارشی در برخی صفحات ، سهل انگارهایی داشته و برخی سروده‌ها می‌توانست از ایجاز بیشتری برخوردار شود ؛

به عنوان مثال :

بگذار خاکت به خونم آغشته شود وطن!/این‌گونه ، تنها این‌گونه است که می‌شود مرد / و/ قطره / قطره / قطره / به خاک میهن اضافه شد.(ص 36)

در این سپید ، حذف واژه‌های «خاکت» و «وطن» در سطر اول با توجه به این‌که در سطرهای بعد به کار گرفته‌شده و همچنین برای غافلگیری خواننده ،  به زیبایی سروده کمک شایانی می‌کرد :

بگذار به خونم آغشته شوی

و حشو واژ? «این‌گونه» در ابتدای سطر دوم ؛ و با توجه به این‌که صحبت از شهادت است ،  فعل «مُرد» در پایان این سطر، به زیبایی مفهوم کار لطمه زده‌است :

تنها این‌گونه است که می‌شود [ می توان] زنده ماند...

و در این سپید زیبا:

هر بار دلتنگ باران می‌شوم؟ / به آفتاب می‌گویم « دوستت دارم» / این سرنوشت من است / که هر چه را دوست دارم / ابر اندوه می‌پوشاندش.

 علامت سؤال در سطر اول بی‌مورد است و جاافتادگی نشان? «دونقطه» بعد از «می‌گویم» با توجه به گیومه‌ای که آمده ، به چشم می‌آید.

برای آقای نادر ابراهیمیان توفیقات روزافزون آرزومندیم.

 

 

نسیم محمدجانی / مرداد 1394

 ــــــــــــــــ

منابع:


1.لنگرودی ، شمس . « تعریف شعر ». در عزیزالله زیادی . شعر چیست ؟ ( تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزاررت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1380)، ص 447

2. احمدی ، بابک. ساختارو تأویل متن . چاپ نهم. تهران: مرکز . 1386 . ص 68

3.همان
4. ابراهیمیان ، نادر . سروهای شیراز . چاپ اول . انتشارات اکسیر قلم . 1394

 

 

 

 


 



برچسب‌ها: معرفی مجموعه سروهای شیراز /از نادر ابراهیمیان /به قلم نسیم محمدجانی
[ جمعه 94/5/16 ] [ 12:0 صبح ] [ نسیم محمدجانی ]


معرفی دریا برایم قصه ها دارد به قلم محسن نوزعیم

 

 

شعر را باید رویدادی تازه قلمداد کرد که پایانش قائم به خود است، ونمی شود آن را به طور کامل « با هیچ چیزی که  در گذشته روی داده است، توضیح داد.» (نقد ادبی قرن بیستم،ژان اتادیه، ترجمه مهشیدنونهالی، ص303) 
"دریابرایم قصه ها دارد" اولین تجرب? صدیقه  محمدجانی(نسیم حوالی دریا)است که توسط انتشارات شاملو به چاپ رسیده است. این مجموعه ، شامل 110  سه گانی،  30 رباعی،12سپید و نیمایی، 6 غرل و  3  چهارپاره است.
قالب سه گانی ، قالب روزآمد و بسیار کارآمد معاصر است که درسال1389توسط جناب دکتر علیرضا فولادی شناسایی و بازآفرینی و معرفی شده است .
دراینجا نگارنده  قصد دارد که به صورت اجمالی این کتاب برای خوانندگان و دوستداران شعر معرفی کند.
قبل از هر چیز عنوان کتاب قابل تأمل است . چراشاعراین عنوان رابرای کتاب خودانتخاب کرده است؟


از شوری و شیرینی دنیا 
او قطره قطره ماجرا دارد 
دریا برایم قصه ها دارد .(ص51)


شاعرتحت تاثیر "دریا" ،همان دریایی که برای اوآرام بخش بوده وخواهد بود و از او درسها آموخته است. 
ازآنجای که ادیان مختلف  دریا را نشان ازعظمت وقدرت لایتناهی خداوند متعال می‌دانند، این نشانه ونماد می‌تواند همیشه درنگاه شاعرباشد ونجوایش راهمساز با نوایش بسازد.
با توجه به منطق? زندگی شاعر ، عتاصر طبیعت بکر شمال ،  به وفور در سروده های این مجموعه یافت می‌شود :


آغوش تو رؤیای جنگل ها، 
دورت زمین با عشق می‌گردد؛
دریا، کنارت عکس می‌گیرد.(ص57)


«گرفتن عکس  تلاشی است برای جاودانه کردن لحظه‌ای از جریان مستمر زمان و قاب کردن آن ایضاً تلاشی برای زنده نگه داشتن خاطره‌ای از گذشته.»( حسین پاینده/نقد روانکاوی از فیلم در دنیای تو ساعت چند است؟)
 یادآوری خاطرات کنار دریا همانطور که اشاره کردیم بین شاعر و دریا در شعر فوق  نمایان است.


و:


در آیین? پاییز 
چه آرایش غلیظی دارد
جنگل؛
بی خبر است 
طوفان و ابر 
برای عریانی اش 
نقشه ها دارند.(ص138)

محمدجانی در سروده هایش به  "عشق" حقیقی تأکید دارد و معتقداست که اگرکسی به این عشق حقیقی  برسد تمامی زندگی برایش لذت بخش هست و حتی "مرگ" هم زیبا خواهد بود.

بخوانیم چندشعرکه سرشاراز "عشق" است:

درهستی من چه جا نمودی ای عشـــق
پیغمبر ی ادّعا نمودی ای عشــــــــق!
انگشت ِنگاه سوی قلـــــــبم داری
شق القمـری به پا نمودی ای عشق!(ص 121)


یا


وقتی که دل از عشق
آسوده می گردد؛
فرسوده می گردد.(ص78)


دربعضی از سروده ها از یک عشق حقیقی زمینی وگاهی عشق آسمانی صحبت به میان می آورد که جای تفسیر و تاویل دارد ؛ شاید بعضی ها بگویند که عشق زمینی وآسمانی باهم تفاوتی نداشته باشد که خود این نظر ودیگاه هم قابل تامل وبررسی است. ولی شاعر مورد نظرمعتقداست که عشق حقیقی وقتی درانسان نازل می‌شود  که سرچشمه اش عشق آسمانی باشد و باز منشاء عروج می شود :


عشق تو قد می‌کشد در من ؛
از من آخر می‌زند بیرون ؛
آسمان را می‌کند مجنون.(ص 69)


گاه دربعضی از اشعارش به دنبال یک تلنگرزدن به خواننده خوداست که کارهای خداوند ، بی‌حکمت نیست واگرهم اتفاقی می‌افتد ، در زمان صبر و تنهایی خویش است کهانسان خودش را نشان می‌دهد و می‌شناسد و می‌شناساند؛ دریکی ازاشعارش مستقیماً به حکمت یکی از داده های معنوی و به ظاهر ناخوشایند الهی اشاره می‌کند :


حکمت فراموشی
خاموشی خاطره هایی ست
که ازنور تهی ست.(ص114)


در این سه گانی کلیدواژ?  "نور"  به درستی در جای خود نشسته است و این واژه در این دفتر   از بسامد بالایی برخوردار است و حتی غزلی با موضوع انتظار دارد با ردیف « نور» به این مطلع :


می تابد از لبخند تو یک کهکشان نور
می بارد از چشمت به چشمم، بی امان نور 
و بیت پایانی :
دانی که «عجل...» شد دعای لحظه هایم 
ای کاش هستی با تو گیرد یک زمان ، نور! (ص150)



نبردعشق وهوس ،زندگی ومرگ ،آشتی دادن بین زمین و آسمان ، نور و تاریکی و مبارزه زندگی رئالیسم وایده آلیسم از ویژگیهای سروده های این دفتر به ویژه "سه گانی ها "است که باخوانش پدیدارشناختی برای فهم نگارنده بروزیافته و این ویژگی ها را ازبعد زیباشناختی مورد بررسی و واکاوی می توان قرار داد.


صحبت از یک سفر پرمعناست، 
سفر از سای? خود؛ 
«مرگ»، آغوش خداست.(ص43)


و


شد فرو پایش اگر در گل
جان او هرچند در بند است ،
برگ برگش شکل لبخند است .(ص65)

تناقض وتناسب و استفاده از اصطلاحات و تعابیر روزمره  و ملموس که موجب تأمل و تلنگر و دلنشینی در هر اثر ادبی می شود ازویژگی های برجسته سروده های این دفتراست:


چشمه چون از انجماد
_گرم_ فارغ می شود؛
سنگ عاشق می شود.(ص54)


و


دریکی ازسه گانی هابه موضوع بسیارمهم وشاید حیاتی انسان اشاره دارد .


هردوچشمش که بازاست،
بازافتاده درچاه؛
چشم سوم نیازاست.( ص 95)


منظورازچشم سوم چیست؟
آیا دل است دراینجا یاعقل؟ یا شاید هم هردو درکنارهم معنا پیدامی‌کنند؟
به نظرنگارنده مجموع اشعاراین کتاب به ویژه سه گانی‌ها گاه دراوج ایجازسروده شده اند. زبان شعری،زبان امروزخواننده است و می‌تواند باآن به راحتی ارتباط برقرارکند :


آه می بینم فراموشت شدم 
گوش احساس تو ازغیرم  پر است 
گوشی همراه خاموشت شدم.(ص 69)

 



محسن نوزعیم

 

 



برچسب‌ها: معرفی مجموعه دریا برایم قصه ها دارد به قلم محسن نوزعیم
[ جمعه 94/5/16 ] [ 12:0 صبح ] [ نسیم محمدجانی ]

 

 

 

http://picaks.ir/wp-content/uploads/2014/05/Snow-Rain-8.gif

http://i5.glitter-graphics.org/pub/590/590935ankbyj1xx4.gifhttp://i5.glitter-graphics.org/pub/590/590935ankbyj1xx4.gifhttp://i5.glitter-graphics.org/pub/590/590935ankbyj1xx4.gif


تاریک شد از دود 

رنگین‌کمان آرزوهامان

کی آفتابی می‌شوی ؟باران!

 

نسیم محمدجانی 

 

ــــــــــــــــــــــ

بخوانید نقد و نظر دوستان را در مورد این سه گانی در تارنمای ادبی زیر:

 

سه‌گانیکو

 

 

و

 

صفحه ام در سایت شعر نو به روز شد اینجا



 



برچسب‌ها: سه گانی کی آفتابی می شوی باران
[ سه شنبه 94/5/13 ] [ 12:0 صبح ] [ نسیم محمدجانی ]

 

http://www.askdin.com/gallery/images/22541/1_babol2011_16.gif

 


 

اِفتاب دَر بِیَمو سمت خراسون

نردِِبون دَکِشِم بورِم آسِمون 

نردِبون دکشم پلّه به پلّه 

چِتی دست بَهیرِم شه جانِ دِلّه

 

از : ( ؟ )

  

معنی :

آفتاب از سمت خراسان درآمد.

نردبانی می سازم و به آسمان می روم.

نردبان را (با عشق) پله پله می سازم.

چطور از عزیز خودم که مانند دل من است؛ دست بکشم ؟

ــــــــــــــــــــــــــــــ

 

پ.ن : 

مادر عزیزم (خدابیامرز) ترانه‌های محلی زیادی را از حفظ بود و من  از وقتی که به شعر علاقمند شدم -_ یعنی اواخر دوران راهنمایی _ مجذوب ترانه‌های محلی شدم که مادرم با صدایی بسیار زیبا هنگام انجام دادن کارهای خانه یا مزرعه می‌خواند .  تصمیم گرفتم ترانه‌ها را در دفتری ثبت کنم تا به یادگار بماند ؛ البته همان موقع ها با مجله ی اطلاعات هفتگی بخش فرهنگهای بومی همکاری داشتم و برخی ترانه‌ها و باورهای محلی را به آن بخش ارسال می‌کردم و  منتشر می‌شد. 

جمعه ی پیش جایی رفتیم که ناگهان خیلی زیاد دلتنگ مادرم شدم و به یاد ترانه هایی افتادم که هر وقت از او می‌خواستم برایم می‌خواند ... اما حیف ...  آن دفتر را مدتها بود که گم کرده‌بودم ...نمی‌دانستم کجا گذاشتمش...!

دیروز خیلی اتفاقی موقع تمیز کردن یکی از کمدهای خانه ، چشمم به دفتری خورد ...ناخودآگاه برداشتم و باز کردم ...دیدم بله ...همان دفتر است ...یعنی دفتری با آن‌همه خاطر? دوست داشتنی این‌همه به من نزدیک بود ...  عجب «رویداد همزمانی» شیرینی !!

 

:این تران? محلی از من که همان موقع گفته‌بودم و در دفتر ثبت شده‌بود

( .برای خودم که جالب بود )

 

اگه پاپِّلی هسِّمی هر دِ تا

خَلِ فرقِ امِ مِیون بِ خدا

تویی پایِّلی نیشتی هر گُلِ رو 

بَسوزِم ، هِنیشِم تِ شمعِ بالا

 

نسیم محمدجانی

 

معنی :

اگر هر دو پروانه هستیم 

بین ما خیلی فرق وجود دارد 

تو پروانه ای هستی که بر روی گلها می نشینی

و من (پروانه ای که) بر شمع ( مهر ) تو  می نشینم  و می سوزم.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

صفح? سروده‌های من در سایت شعر نو  اینجا 

 

 

 

 



برچسب‌ها: تران? مازندرانی
[ چهارشنبه 94/5/7 ] [ 12:0 صبح ] [ نسیم محمدجانی ]

 

 

بیچاره زغال  / شعر نسیم محمدجانی

 

 


بیچاره زغال !

وقتی که 

             مرور می کرد 

              خاطرات سبزش را 

 آتش

سرخی اش را 

به رخش کشید!

 

***

از مجموعه «دریا برایم قصه ها دارد »

انتشارات شاملو ؛ ص 143

 

نسیم محمدجانی 

 

 

ــ



برچسب‌ها: شعر سپید بیچاره زغال / نسیم محمدجانی
[ پنج شنبه 94/5/1 ] [ 12:0 صبح ] [ نسیم محمدجانی ]
........

درباره وبلاگ

موضوعات
برچسب‌ها


بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 5
کل بازدیدها: 64858